باید برم یه کتاب پیدا کنم یا یه سایت که چه طور بعد از رابطه ی بلند مدت جان سالم به در برد. غزل میگه خیلی ها با شرایط بدتر از تو وجود دارن. من مریمو خیلی نمیشناختم اما خب آخرین بار کلی فحش و فضیحت به خاطر غزل بارم کرد. گفت نامزدش اومده روش اسم گذاشته همه جا باهاش بوده و تو خانواده هم بوده بعد از استفاده کرده و وقتی باباش گفته برو سرکار بیا بگیرش قبول نکرده و پسره الآن با یکی دیگه اس. گف بدتر از اینم میتونست بشه. خیلی خوبه که یک نفر باشه بهش بگی تا جلوی حماقت بیشترتو بگیره. نمیفهمم چه طور میتونم انقدر بخشنده باشم!!! صبح بیدار شدم فکر اینم بهش زنگ بزنم و بگم دارم میرم دفتر!!! لعنت به ذات من. من الآن یه معتادم که دررررست عین ترک کردن مواد کل بدنم درد میکنه. حس میکنم تریلی از روم رد شده. واقعا اینطور حسی رو دارم و حالم بده. انقدر از صبح عق زدم که فقط دل و رودمو بالا نیاوردم. چه طور باید دوام بیارم؟

 

خیلی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ایا فردا تعطیل است؟ آپ دان مدیران نواندیش پری قصه ها مارکت فایل پارتیشن های اداری